جدول جو
جدول جو

معنی kwa awali - جستجوی لغت در جدول جو

kwa awali
به طور اوّلیّه، در ابتدا، به طور ابتدایی
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پیشین، اصلی، قبلی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واقعاً، در واقع، به راستی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور جدا از هم، در دوردست، از دور، از راه دور
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به شدّت، به لبه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور نخستین یا اصلی، طبیعتاً
دیکشنری سواحیلی به فارسی
صلح آمیز، در آرامش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور امیدوارکننده، برای یک قول
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور خشن، با شدّت، به طور تهاجمی، به طور تند و بی رحمانه، به طور سوزاننده، بی رحمانه، به طور بی ادب، خام، زبر، به طور شدید، به شدّت، به صورت خشن، به طور تند، با دقّت، به طور بی ادبانه، به طور ناهموار، به شدّت انتقاد آمیز، با خشونت، به طور دقیق، به طور سختگیرانه، بی ادبانه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
صریحاً، به وضوح، آشکارا، به طور واضح، به طور آشکارا، شفّافانه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
شدیداً، به شدّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
با ذهن روشن، بدیهی است، واضح، به طور عینی، به طور آشکار، به طور واضح، به طور صریح، به طور آشکارا، روشنی بخش، به طور قابل توجّه، به طور ساده، آشکارا
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ابتدایی، اصلی
دیکشنری سواحیلی به فارسی